سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تحول در زندگی
تغییرکوچک ،،، اتفاقات بزرگ 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 

خاطرات سفر به کربلا...!

قسمت سیزدهم

 

صبح روز بعد آماده خروج از منزل ابوکرار بودیم تا به مسیرمان ادامه دهیم که ابوکرار اجازه خروج نداد وگفت باید امروز نهار و شام را همین اینجا باشید در غیراینصورت از شما راضی نخواهم بود. بزرگان کاروان ما از پذیرایی ابوکرار و همه مردم مهمان نواز عراق تقدیر و تشکر کردند و خاطر نشان کردند هیچگاه محبت های آنها را فراموش نخواهیم کرد و همواره دعای خیرمان بدرقه راهتان خواهد بود. ابوکرار با چهره ای ناراحت و قطراتی اشک بر روی چهره گفت چرا اجازه نمی دهید بیشتر به زائرین امام حسین(ع) خدمت کنیم تا اجروثواب بیشتری نصیبمان شود. واقعا اینکار را با جون و دل انجام می دادند و از یک لحظه خدمت دریغ نمی کردند.

احسنت بر این عمل نیکشان که هرکسی را حیرت زده می کرد. پس ازکسب اجازه و گرفتن عکسهایی به یادگاری با ابوکرار و فرزندان وی منزل ابوکرار را ترک نموده و وارد مسیر پیاده روی شدیم.

ادامه مطلب...

[ جمعه 94/11/16 ] [ 12:17 صبح ] [ یوسف دیلمی ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

وخدا هرکه خواهد،روزی بی شمار می دهد...!!!
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 10
کل بازدیدها: 259408

نام و نام خانوادگی:

ایمیل:

توضیحات: